یادداشت روز 2 اسفند
سلام به گل زندگی مامان و دوستای خوبمون دوستای خوبم ببخشید که این چند روزی اصلاً دل و دماغ مطلب گذاشتن و نوشتن رو نداشتم. پارسا نیم وجبی از روز شنبه صبح بی حال و بود و یه کمی هم تب داشت. اولش فکر کردم سرما خورده، ولی نه آبریزشی داشت و نه سرفه ای . توی مهد هم اومدیم بهتر بود ولی از بعد از ظهر شنبه گرفتاری ما شروع شد و دلپیچه های پارسا و هی دستشویی رفتن... بعد متوجه شدم که روز جمعه که با باباش رفته بود آرایشگاه دستش رو به این ور و اون ور زده و از آرایشگاه که اومدن توی ماشین، آدامس خورد و با اینکه رسیدیم خونه دستاش و شستم ولی ویروسه کار خودش رو کرد و پسر گل ما رو مریض کرد. سه شبه که ما سه تا من و بابایی و پارسا نخوا...
نویسنده :
مامان
9:56