عشق
پارسا جان عاشق باش ، نه عاشق شخصي معين، فقط عاشق باش. بگذار عشق کيفيت وجود تو باشد، نه فقط رابطه تو با شخصي ديگر ، زيرا هرگاه عشق به رابطه تبديل شود، تنها يک نفر را در بر مي گيرد نه کل عالم را.
معامله اي بس خطرناک است برگزيدن يک نفر و مستثني کردن کل عالم، در جايي که کل عالم متعلق به توست و تو متعلق به آن کل،عالم پيوسته عشقش را بر تو جاري مي سازد و پاسخ ندادن به آن ناسپاسي است. عاشق خورشيد باش ، عاشق ماه، ستارگان ، درختان، کوه ها ، انسانها، حيوانها... فقط يک عاشق باش و بگذار کل معشوق تو باشد اين همان چيزيست که تو را ديندار مي کند.آن گاه که هيچ چيز نتواند عشق را محدود سازد، آن گاه که عشق تو بر چيزي متمرکز نيست و فقط حالتي از بودن است، آن گاه عشق عبادت است، مراقبه است و آنگاه عشق رهايي بخش است...
پسر گلم امروز اصلاً حس نوشتن ندارم. از شنبه تو مریض شدی و دو شبه تب داری و مامانی هم حسابی خسته و بی حوصله