پارسا پارسا ، تا این لحظه: 15 سال و 10 ماه سن داره

عشق مامان پارسا

یادداشت روز 12 بهمن

1390/11/12 10:25
نویسنده : مامان
266 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به همه همه همه

بچه ها می دونین خدا چقدر ما رو دوست داره. چرا؟سوال

خوب چرا نداره از دیشب یه ریز بارون می اومد و حسابی هوای تهران رو تمیز کرد و ما بچه ها می تونیم یه نفس راحت بکشیملبخندخدایا شکرت از این همه نعمتی که به ما دادی.

امروز توی وبلاگم از طرف خودم می خوام مطلب بنویسم:لبخند

دیروز که با مامانی رفتیم خونه پسر خوبی بودم و اذیتش نکردم. می دونین که من دیگه بزرگ شدم و خیلی چیزارو می فهمم. خونه که رسیدیم لباسامونو درآوردیم و طبق معمول هر روز اول کارتون شبکه دو بعدش هم ساعت 5 کارتون شبکه 15. خیلی خوبه توی مهد که برامون کارتون نمی ذارن حداقل توی خونه نگاه کنیم. بعدش با مامانی میوه و ... خوردیم که این سه نقطه رو من خیلی دوست دارم(جوجه کباب).

بعد مامانی رفت شام درست کنه که من ازش خواهش کردم ماکارونی درست کنه چون من خیلی دوست دارم. بعدش هم بابایی اومد و شام خوردیم و بازی.

ساعت 9:20 بود که بعد از اینکه مامانی دندونامو شست رفتیم که بخوابیم. دیشب هم خوب خوابیدم.

امروز صبح هم سرحال از خواب بیدار شدم و با مامانی اومدیم مهد کودک راستی بچه ها امروز روز اسباب بازی و خدا رو شکر هر چی اسباب بازی بخواهیم می تونیم مهد ببریم. من هم چند تا از حیونامو با خودم آوردم مهد.

بعد توی کلاس آبتین و دیدیم که اونهم مرد عنکبوتی آورده بود. مامانی یه عکس از من و آبتین گرفت که براتون می ذاره.البته هلیا خانم هم اون پشت پشتا افتاده

پارسا و آبتین و هلیا

خانومها و آقایان دیگه وقت ندارم. بایبای بای

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (8)

مامان محیا
12 بهمن 90 11:01
مرسی خاله برو آخرین مطلبی رو که گذاشتم بخون


زیبا
12 بهمن 90 12:04
سلام دوست خوبم پارساجون ما شمالیه.شما با افتخار با ما لینک هستید


سلام
وبلاگتون باز نمی کنه اگه ممکنه آدرسشو توی نظرات برام بذارین ممنونم.
مامان نادیا و نلیا
12 بهمن 90 14:27
سلام مامان پارسا جون...ما از تهران هستیم عزیزمببخشید اگه دیر جواب دادم


مرسی گلم
مامان نادیا و نلیا
12 بهمن 90 21:59
آفرین به آقا پارسا


مرسی خاله
مامان سید کوچولو
14 بهمن 90 10:36
افرین پسر خوب که مامانی اینقدر ازت راضیه


مرسی خاله
مامان صدف
15 بهمن 90 8:02
ماشالله پارسا. همیشه همینجوری پسر خوبی باش تا مامانی هم زیاد خسته نشه


مرسی خاله
مامان محمدرضا
15 بهمن 90 9:29
چه فکر خوبی کردی منم تصمیم داشتم از زبون محمدرضا بنویسم و از نگاه اون
سمانه مامان پارسا جون
15 بهمن 90 11:41
سلام خانومی خوبی؟
گل پسرت خوبه ما تهرانیم عزیزم


مرسی عزیزم