عشق مامان پارسا

سلام پسر گلم امروز 5 روز هست که مریض شدی که این هم از سهل انگاری مربای مهد بود که روز سه شنبه تو این هوای سرد شما رو برای نهار بردند توی محوطه. نمی دونم خودشون یا بچه ندارند یا مادرای بی خیالی هستند. درست از روز سه شنبه که رسیدی خونه عطسه هات شروع شد و بعد دیگه خدا به داد برسه. خدا یه ذره به مربیاتون انصاف بده که تو رو به این روز انداختند.گلم زیاد حال نوشتن ندارم و از همین جا بوست می کنم. ...

سلام پسر گلم. خدا رو شکر امروز پسر خوبی بودی و مامان اذیت نکردی. صبح که تو سرویس بودی خوابت می اومد و موقعی که پیاده شدیم گفتی بغلم کن خوابم میاد. البته بگم جدیداً عادت کردی به بهانه خواب صبحها می گی بغلم کن نمی دونم از خواب یا از دلتنگی که از مامان دور می شی چون شبها معمولاً ساعت ٩ می خوابی. امروز که بغلم بودی دیدیم که عموها در محوطه بسته های شکلات به مناسبت هفته بسیج میدن. تو هم که عاشق شکلات هستی یک بسته برداشتی و از بغلم اومدی پایین و یک شکلات خوردی بعد هم با هم رفتیم پیش خاله الناز که خیلی دوست داره. راستی از جایزه هایی که خاله الناز و خاله فائزه دیروز بهت دادن خیلی خوشت اومد. خاله گفت که خیلی پسر خوبی شدی، آفرین به ...

  سلام به دوستای عزیزم پیغام دلنواز تو آمد به سوی ما بوسیدمش به دیده ی گریان نهادمش از ترس آنکه سیل سرشکم بشویدش از دیده بر گرفتم و بر جان نهادمش دعا کن دلم بوی باران بگیرد.......         این گلهای زیبا نثار چشمان قشنگتون که به ما سر زدید.                                         ...

سلام دوستان عزیز این اولین روزیست که من موفق شدم در وبلاگ عزیز مامان چیزی بنویسم. امروز پارسا خدا را شکر خودش از خواب بیدار شد ولی چشتون روز بد نبینه      غر غر را شروع کردو همش بهونه می آورد که به مهد نمی رم و عزیز بیاد پیش من. بلاخره با هزار زحمت آماده شدیم و اومدیم مهد ولی خدا را شکر تویمهد به راحتی رفت پیش خاله سمیه . از خدا امی خواهم این عزیزان ما را حفظ کند. 

                                                                            لیلی زیر درخت انار نشست. درخت انار عاشق شد.گل داد .سرخ سرخ. گلها انار شد.داغ داغ.هر اناری هزار تا دانه داشت. دانه ها عاشق بودند.دانه ها توی انار جا نمی شدند. انار کوچک بو...